عاشق


ابرها از بالاي بالاي بالا، قدري پايين آمده بودند، قدري به زمين زميني نزديک بودند، ديگر نه فخري بود و نه غروري، ديگر نه فصلي بود و عبوري، ديگر هيچ فاصله اي به معني دوري نبود، آنجا آسمان زمين بود و زمين آسمان. آنجا، مه همچون بوي حضور تو چيزي فراچنگيافت و دست نايافتني مي نمود. آنجا…، آری آنجا عشقی سر می‌گرفت…

| 21 مهر 1389برچسب:مه, آسمان, ادبی, زمین, شاعرانه, عاشقانه, عشق, عشقی,| 22:57 | مرتضی|

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 27 صفحه بعد

De$ign:khanoomi